بزرگ

بزرگ آرشیو صفحه اصلی


Wednesday, December 27, 2006

٭
وقتی یه تفنگ پر به سمتت نشونه رفته باشه ، دیگه چه فرقی می کنه که پلیسی یا جنایتکار ؟!

Departed را دیدم ، اسکورسیزی باز هم شکوه و جلال و درکش از سینما را به رخ می کشد . امضای او کاملا بر روی فیلم هست ، دلهره ، اما مشخص است که سبک روایتش کمی تغییر کرده است برای من کمی بوی تارانتینو میدهد ، مانند صحنه کشته شدن بیلی .
بازی ها عالی است ، جک نیکلسون مثل همیشه خوب است و بنظرم از این به بعد هر دفعه یاد نیکلسون بیفتم ، نیکلسون departed در نظرم می آید ، دی کاپریو مسلما پیشرفت فوق العاده ای داشته وشاید بهترین کار زندگی اش را ارائه کرده است و بعید نیست که اسکار امسال را مال خود کند ولی بنظر من مت دیمون از همه عالی تر است (مت دیمون ایفاگر نقش اصلی هویت برن بود که شدیدا منتظر قسمت سومش هستم ) ، خیلی پذیرفتنی است ، شاخص بازیگران این فیلم اوست شاید به خاطر اینکه من با نقش او از همه بیشتر احساس همذات پنداری می کنم .
دیدنش مسلما توصیه می شود البته نه برای آنان که رمانتیک پسندند !
عکس ها اسکورسیزی و مت دیمون را نشان می دهند .

پ.ن: براد پیت هم جزء تهیه کنندگان فیلم است .


|
........................................................................................

Sunday, December 24, 2006

٭
به تأسی از عزیز دلمان ...

اول – تا ده سالگی شب ها در رختخوابمان می شاشیدیم .
دوم – هیچ وقت در عمرمان به فکر خودکشی نیفتاده ایم و مثل سگ از مرگ می ترسیم .
سوم – از باخت به شدت ناراحت می شویم و ظرفیتمان شدیدا کم است .
چهارم – از رانندگی ، جشن های با مناسبت ( علی الخصوص جشن تولد)، عکاسی و پرینت گرفتن! شدیدا متنفریم .
پنجم – می خواستیم بگوییم مهمتر از سکس دغدغه ای نداریم ، ولی واقعیت این است که شکر خدا اصولا دغدغه ای نداریم .

واما آن پنج لینک ! از آنجایی که نخواستیم به بلاگ های خاموشی چون میم ، کارپه دیم ، باکره ، دلتنگستان ، شمارش معکوس ، آبی دریا قدغن ، گوشه گیر، روباه پیر، AC-DC و الفی اتکینزلینک بدهیم ، لذا توپ را می فرستیم اینوری :
اول و دوم نهایت و یونی که انشاءالله خداوند ایشان را برای همدیگر حفظ کند ، سوم بلاگ بچه جنوب شهر که از اعاظم بلاگستانند ، چهارم بلاگ ساده ی مکاشفه و پنجم شرلوک هلمز عزیز.

|
........................................................................................

Wednesday, December 06, 2006

٭
شنبه : ببخشید این تعاونی مسکن شرکت کجاست ؟!
نفراول : اینجا اصلا تعاونی مسکن نداریم .
نفردوم : همونجایی که وام مسکن گرفتی ! ، قربان من اصلا وام مسکن نگرفتم .
نفر سوم : بغل فلان جا
می روم بغل فلان جا می بینم که تعاونی از آنجا منتقل شده و یک ساختمان سوت و کور باقی است .
ببخشید این تعاونی مسکن کجاست ؟
نفر … : رفته بیرون شرکت ، فلان خیابون
، میروم فلان خیابان می گویند اینجا نیست . مستاصل می شوم .

یکشنبه : محل تعاونی مسکن را پیدا می کنم بالایش یک تابلویی زده اند : هماهنگی خدمات مدیریت صنعتی !!!
- ببخشید من برای تصفیه حساب با شرکت آمده ام ، محبت کنید این فرم را مهر کنید که من وام مسکن نگرفته ام .
- سیستم قطع است .
- امروز وصل می شود ؟ منتظر بمانم ؟
- معلوم نیست .

دوشنبه و سه شنبه هم سیتم قطع است .

چهارشنبه فرم تصفیه حساب را به کارمند مر بوطه می دهم ، در جا مهر میکند و به من پس می دهد .
میگویم ببخشید در پیشانی من نوشته است که وام مسکن نگرفته ام . ( سیستم را چک نمی کند )
می گوید خیر شما ورودی 81 شرکت هستید ، از سال 80 به بعد به هیچکس وام مسکن نداده اند …

|
........................................................................................

Saturday, December 02, 2006

٭
این خوش تیپه دیگه واقعا داره دیوونم میکنه ، مخصوصا قیافه اش موقعی که گیج شده یا تعجب میکنه خداست ، لحن و صدا و نطق هاش هم که ویران کننده اس . ممکنه که 13 going 30 ویا just like heaven شاهکار نباشن ولی این پسره واقعا شاهکاره ، خوش به حال همه دخترایی که این فیلم ها رادیدن !

پی نوشت : ضمننا ایشون تهیه کننده و نویسنده هم هستن .



بهترین عکسش به گمونم اینه !

|
........................................................................................

Friday, December 01, 2006

٭
رژیم غذایی
صبحانه : کله پاچه ، نهار: کوبیده ، شام : پیتزا !

|
........................................................................................

Monday, October 16, 2006

........................................................................................

Wednesday, October 11, 2006

٭
الله اکبر را که می گویند ، با منگی هرچه تمام تر لیوان شیرم را برمی دارم ... اما هق هق گریه امانم نمی دهد . شاهکار برتولچی است که نفسم رابریده . Besieged ، فقط می توانم یک کلمه بگویم ، جناب برتولچی : متشکرم .

|
........................................................................................

Tuesday, October 10, 2006

٭
چند دوست دارید که حاضرید که در صورت نیازشان کلیه اتان را به او بدهید ؟ نمی گویم 30 میلیون تومان بدهید برایش کلیه بخرید ، کلیه خودتان را . نمی گویم برادر و همسر و پدرو مادر ، دوستان را می گویم . ( تورو بخدا از این کس شعر ها تحویل ندهید که من با برادرم دوست هستم ! )
چند دوست دارید که حاضرند کلیه شان را به شما هدیه کنند ؟

اگر کسی نیست که کلیه اش را به شما هدیه دهد ، نگران نباشید اما اگر شما دوستی ندارید که بتوانید کلیه اتان را باو بدهید خیلی بدبخت هستید ... .

|
........................................................................................

Sunday, September 24, 2006

........................................................................................

Tuesday, September 12, 2006

٭
کامبیز گنجه ای تمبک نوازی را معنا کرد .



جایتان خالی دیشب ( دوشنبه ) در کاخ نیاوران و در یک جمع کوچک و دلچسب شاهد هنرنمایی تعدادی از نوازندگان بودیم : کامبیز گنجه ای ، اردشیر کامکار، کامران یعقوبی ، شروین مهاجر و چند تن دیگر ( برای دیدن جزییات برنامه اینجا را ببنید )

اینکه اسم گنجه ای را اول نوشتم برای این است که واقعا شب ، شب گنجه ای بود و او فصل جدیدی از تمبک نوازی را گشود . یک نوازندگی کامل ، بسیار خوش جلوه ، تمیز و همچنین سهل و ممتنع ، جملات بسیار مناسب با تکرارهایی که دقیقا هم تکرار نبودند ! بعید می دانم دیگراساتید تمبک بتوانند منکر تسلط بی بدیل کامبیز گنجه ای در تمبک نوازی بشوند .
امشب هم برنامه ادامه دارد و اگر بخواهید می توانید دم درب کاخ نیاوران هم بلیط تهیه کنید .

|
........................................................................................

Tuesday, August 29, 2006

........................................................................................

Friday, August 25, 2006

٭
ندیدنی
تئاتر لیلی و مجنون کار پری صابری که نمایشی است کسل کننده که هیچ گونه برانگیزانندگی در آن وجود ندارد . نقطه قوت این کار اشعار نظامی و مولوی است !

نخوردنی
غذاهای رستوران جوان در ابتدای گیشا که همه چیز آن از ماست و سالاد و کوبیده و برگ گرفته تا میز و صندلی در جه سه است ولی نمی دانم چرا انقدر مشتری دارد ، در یک کلام مزخرف .

نکردنی
بدی !

|
........................................................................................

Sunday, August 20, 2006

٭
حدیث عاشقی بر من رها کن
تو خسرو شو که من فرهادم ای دوست !

|
........................................................................................

Thursday, August 03, 2006

٭
ولی این مبلغی که شما می فرمایید نصف دستمزد من است قربان ..
- ای آقا ، شما مثل اینکه تو باغ نیستید !
- جسارتا می شود واضح تر بفرمایید ما چه جوری تو باغ نیستیم ؟
- شما یک روز کار می کنید ما اعلام می کنیم دو روز کار انجام شده ، در حقیقت من اعتقاد دارم شما به خاطر توانایی هایتان کار دو روز را در یک روز انجام می دهید .
- زیرلب :( به خاطر اعتقادتان به من چند درصد می خواهید ؟!)
- جانم ؟!
- هیچی قربان ، عرض کردم کارمندی کجایی که یادت بخیر !

|
........................................................................................

Wednesday, July 26, 2006

٭
علیرغم میل باطنی مان مجبور شدیم بخاطر آنکه نمی دانم به چه علتی نظرخواهی قبلی ما را فیلتر کرده بودند با بیش از سه سال و نیم نظراتمان وداع کنیم و نظر خواهی جدیدی را نصب نماییم .
به امید شنیدن نظرات دوستان و دلگرمی خودمان برای ادامه حیات بزرگ ....

|
........................................................................................

Saturday, July 15, 2006

........................................................................................

Tuesday, June 27, 2006

٭
امروز مسابقات حذفي دور اول جام جهاني به اتمام ميرسد ، و بنظر ميرسد اسپانيا و برزيل هم به مرحله بعد ميرسند .
تيم محبوب من بريتانياي كبير با قدم هاي كوچك و محكم به پيش ميرود و از همان بازي اول ، نحوه بازيشان بوي قهرماني مي داد .البته مصدوم شدن اوون عزيز كه فداي قد و قامتش بشوم خيلي دردناك بود ، نه توانست در قهرماني ليورپول باشد و نه در اين جام كه تيم انگليس تيم بسيارخوبي دارد .
متاسفانه همانطور كه عرض كرده بوديم ايران با يك امتياز جام جهاني را ترك كرد و با بازيهاي چپ اندر قيچي اش جان به لبمان كرد ، القصه جذابيت جام رفته رفته به اوج ميرسد و بقول دوستان جرعه جرعه آن را مي نوشيم .


راستي مسابقات ويمبلدون هم از امروز آغاز مي شود و من طرفدار تمام بلوك شرقي ها هستم خصوصا سافين.

|
........................................................................................

Friday, June 23, 2006

٭
زندگی بدون شهادت هیچ معنایی ندارد ، حداقل بدون امید به شهادت ...

|
........................................................................................

Monday, June 19, 2006

٭
خوب اين هم يه جورشه كه وسط هياهوي جام جهاني ، بياي بشيني طرح پيشنهادي بدي واسه ارتقا‍‍‍ء سطح زندگي زناشويي ، البته بعد از يك هفته تب داشتن وسط اين گرماي كلافه كننده تهران اين هذيونها شايد عجيب بنظز نرسه !
شكي نيست كه هر انساني به تنهايي احتياج داره و هيچ شكي نيست كه زنها اصولا احساس تنهايي بيشتري مي كنند ، اين مطلب به اين ربطي نداره كه زنهاشاغل باشند يا خانه دار ... معمولا يك مدتي سر اين جريان در خانه جدل مي شود و كم كم يا يكي از طرفين كوتاه مي آيد و يا ممكن است كار به جاهاي خيلي باريك بكشد و يا جاي ديگري بروز پيدا كند .
دور نشوم ، قصد اين است ، تامين تنهايي لازم براي زن و شوهر . بنظر من مشكل از آنجا آغاز مي شود كه پايه و رسم زندگي متاهلي در ايران و شايد بسياري نقاط ديگر بد تعريف شده است ، شكي نيست كه رسم ورسومات آزاردهنده فراواني درازدواج ايراني وجود دارند ولي مقصودمن اونهايي هستند كه تنهايي رو مختل مي كنند .مثلااينكه زن وشوهر هر شب بايد زير يك سقف باشند ، عدم اتفاق افتادن اين جريان با علل ثانويه رو كنار بگذارين ، گرچه اونها هم به تامين تنهايي ممكنه كمك كنن مثلا اينكه يكشون به خاطر شغلش يا محدوديت هاي مملكت ما كه همه چي زنونه مردونه داره ياهر علت ديگه مجبور باشه طرف مقابل رو ترك كنه ، دقت كنيد تنها بودن بايد انتخاب بشه ، دقت مي كنيد ؟!حالا اگر احيانا اين تنهايي تامين شد از طرف براي اينكه چطور اونو گذرونده نبايد توضيح خواست ، مگر اينكه خودش بخواد مطرح كنه ، تنها بودن ، دو شب را منزل نبودن دليل بر خيانت نيست ، حتي دليل بر ايجاد زمينه براي خيانت نيست ، ازدواج بايدمثل ميخ طويله اي باشه كه شما را با طنابي به آن بسته اند . شما تا يك محيطي مي توانيد برويد بچرخيذ ، بگرديد اما بايد بدانيد كه ميختان كجا كوبيده شده ، اصل مطلب محكم بودن ميخ است ، طناب ها را كوتاه نكنيد .
القصه هر قرار و مداري مي گذاريد، به فكر تامين تنهايي خود هم باشيد ، درباره حد و مرزهايش فكر كنيد ، خدارا چه ديديد شايد يك زماني ، يك نفر حاضر شد با شما ازدواج كند !!

|
........................................................................................

Saturday, June 10, 2006

٭
از زبان فوتباليست ها
ماکس مرکل، مربی اتريشی بوندس‌ليگا: من در تمرين گذاشتم الکليهای تيم عليه ضدالکليها بازی کنند. الکليها ۷ به ۱ بردند. از اونجا ديگه برام مهم نبود. گفتم هر چی دلتون ميخواد زهرمار کنيد! (چه آدم واقع‌بينی!)
توماس دل، مربی هامبورگ: من به خدمتکار احتياج ندارم، يه زن جوون دارم. (گفتنيه که بعدها خانمش ازش جدا شد!)
اشتفن فرويند، بازيکن سابق تيم ملی آلمان: اون خيلی لحظهء قشنگی بود که مربی اومد و گفت: بيا اشتفن، لباسات رو دربيار، بزن بريم! (چشم ما روشن!)
آندره‌آس ملر، بازيکن سابق تيم ملی: ميلان يا مادريد، مهم اينه که ايتاليا باشه. (باريکلا به اين اطلاعات جغرافيايی!)
جرج بست، بازيکن سابق تيم ملی ايرلند شمالی: من بيشتر پولهام رو برای الکل و خانم‌بازی و ماشينهای پرسرعت خرج کردم... بقيه‌اش رو هم صرف عياشی کردم! (خوبه باز همه‌اش رو صرف عياشی نکرده...)
پتر نويرورر، مربی بوندس‌ليگا: ما همه مطمئن بوديم که بازی رو ميبريم. حضور تيم در ميدون هم همينطور بود، دست کم در دو دقيقه و نيم اول بازی. (خوب ديگه، از چی ناراحتی؟)
برتی فوگتس، مربی سابق تيم ملی آلمان: واقعيت فرق ميکنه با حقيقت. (عجب!) و: در استاديوم جای تنفر نيست. اينجور احساسات رو بايد آدم بذاره برای اتاق نشيمن، با خانمش. (پس خوش به حال خانمت!)

جملات فوق از بلاگ غربتستان نقل شده است ، براي ديدن بقيه جملات اينجا را كليك بفرماين .

|
........................................................................................

Friday, June 09, 2006

٭
...
ببین من واقعا شرمنده ام ، ولی یه خورده با انصاف به قضیه نگاه کنی تقصیر این خودرو سازهاست ، اصلا من تو ماشین قبلیت اصلا از این کارها می کردم ؟! حالا تو هی بشین اینور اونور بگو که نصفه شب بود و یه پراید یهو پیچید جلوم و زمین خیس بود و چرخیدم و خوردم تو گارد ریل ، که این هم از منش عالیته ، ولی تو که هیچ وقت نشستی اینور . ببینی مگه چقد میشه جلوی این وسوسه مقاومت کرد ... قول میدم دیگه دستمو نذارم رو ترمز دستی .

|
........................................................................................

Sunday, May 28, 2006

٭
تا ساعاتي ديگر تيم ملي ايران در برابر كروواسي صف آرايي مي كند ، صرف نظر از در نظر گرفتن نتيجه اين بازي ( كه به نظرم با چند گل اختلاف مي بازيم ) ، در جام جهاني هم وضعمان خيلي بد خواهد بود و حداكثر امتيازي را كه كسب خواهيم كرد ، يك امتياز مي دانم ... اما لذت جام جهاني را بخاطر باخت هاي ايران خراب نكنيد ، جدي عرض كردم .



پي نوشت : پيش بيني اولمان كه درست از آب در نيامد ، اميدوارم پيش بيني دوم هم همينطور شود !


|
........................................................................................

Wednesday, May 17, 2006

٭
فردا شب مياين ؟
نه !
اي بابا ! چرا ؟!
كار داريم .
چي كار دارين ؟
لااله الا الله ! مي خوايم سكس انجام بديم !
باشه يه موقع ديگه
نه نميشه ، تا حالاشم 45 روزه كه انجام نداديم !
خوب من هم سه ماهه سكس نداشتم
خره ، تو مجردي
من مجردم يعني آدم نيستم ! ... ندارم .
چرا داري ، ولي سكس براي متاهل ها وظيفه است .
عجب ، يك دليل براي زن نگرفتنم اضافه شد .
مطمئن باش يكي از مهمترين وظيفه هاست !
اصولا ما شما رو قبول داريم .حالا فردا شب بياين !
ميايم باشه باشه چشم

|
........................................................................................

Sunday, May 14, 2006

٭
...
اي گل و گلزارها ، چيست گواه شما ؟!
رنگ كه در چشم هاست ، بو كه در مغزهاست

مولوي

|
........................................................................................

Monday, April 24, 2006

٭
خوب ، من به سينماي چين علاقه مندم ، و معتقدم هر روز پيشرفت هاي بيشتري خواهند داشت . اصيل بودن و داشتن مولفه هاي خاص سينماي خودشان آن را برايم جذاب تر مي كند و حفظ اين اصالت رمز ممتاز بودن فيلم هايشان است ، تركيبي از داستانها و افسانه ها ، فانتزي بودن و تكنولوژي كه كاملا در اختيار انهاست .


اخيرا چند فيلم شرقي ديده ام كه اينجا عكس هاي مربوط به دوتايشان را مي بينيد ، عكس بالاتر مربوط به فيلم Kung fu hustle است به كارگرداني Stephen chow كه احتمالا فيلم فوتبال شايولين اورا ديده ايد كه از سيما نيز پخش شده است ، فيلمي اكشن و عاشقانه از نظر تكنيكي بي نقص . و ديگري فيلم The promise ساخته كارگردان شهير چيني kaige chen كه فيلمي است باشكوه ، عاشقانه ، اكشن با فيلمنامه اي كه بخوبي پرداخت شده است و پيچيدگي هاي خاصي دارد . .

عكس چهره نيكلاس تس بازيگر وخواننده جوان چيني را در صحنه اي از فيلم نشان مي دهد . كاملا توصيه ميكنم ولي يادتان باشد داريد يك فيلم چيني مي بينيد و انتظار يك كار آلمودوواري نداشته باشيد !

|
........................................................................................

Friday, April 21, 2006

٭
در آخرين لحظات ممكنه وارد استاديوم ميشويم ، دو ساعتي تا شروع بازي باقي است ،يكصد و ده هزار نفر! استقلال را تشويق مي كنند .
يك روز استثنايي در فوتبال ايران رقم مي خورد ، 45 دقيقه پس از اتمام بازي هنوز مردم در حال تشويق تيمشان هستند ، بغل دستي ما كه خود را دوست منصوريان معرفي كرده بود ، دسته هاي دو هزار توماني را به هوا مي پاشد ، يكي مرا بغل كرده و گريه كنان تبريك مي گويد ، موج روبوسي ها و رقص ادامه دارد ، هيچ كس از ترافيك بعد از بازي ناراحت نيست ، همه در خيابان وسط ماشين ها مشغول رقصند ...
( شعار برگزيده ) ما كه رفتيم آسيا ، كون لق پاسي ها !

|
........................................................................................

Thursday, April 20, 2006

٭
امسال سومين باري است كه در تاريخ ليگ برتر قهرماني استقلال به برد در روز آخر بستگي پيدا مي كند ، براي من قهرماني استقلال مهم است ولي از آن مهم تر حضور استقلال در جام باشگاههاي آسياست . پر واضح است كه تيم هايي بجز استقلال و پرسپوليس نتوانستند آبروي فوتبال ايران را در آسيا حفظ كنند ، و چون از طرفي بر خلاف همه دنيا كه تيم هاي برتر ليگ خود را به مسابقات جام باشگاهها مي فرستند ، در ايران فقط قهرمان ليگ برتر و جام حذفي اجازه حضور در جام باشگاهها را دارند كه به نظر من بايد اين رويه تغيير كند و انگيزه هاي ديگري براي حضور تيم ها در جام حذفي بتراشند . علي ايحال من تيم هاي هميشه دوم و سوم را بيشتر مي پسندم ( مثل ليورپول عزيز ) ولي حيف كه استقلال فقط با قهرماني مي تواند مي تواند راهي مسابقات آسيايي شود .
ديگر اينكه واقعا بايد به دنيزلي تبريك گفت ، انصافا مهره هاي پاس در دست مربيان ديگر شايد تا رتبه پنجمي هم نميرسيدند .

از همه اينها گذشته من فردا در استاديوم مي خوام تا جايي كه گلويم اجازه مي دهد ، اس اس را تشويق كنم .منتظر يك پرچم 66 متري آبي هم باشيد ! جاي اين عزيز هم بشدت خالي ...

پي نوشت : اين انترها چرا نظر خواهي ما را فيلتر كرده اند ؟!

|
........................................................................................

Saturday, April 15, 2006

٭
عیدی بزرگتر از این وجود ندارد .
تولد بزرگِ رندان جهان ، محمد، خجسته باد .

|
٭
پلن امروز اينه كه عصري برم يه دست دل جيگر گوسفندي بگيرم ، يكي دو تا هم از اينها رو فريزر بكشم بيرون ، شايد هم يكي از اونها! رو شهيد كنم .به به ...

|
........................................................................................

Wednesday, April 05, 2006

٭
مرد : من تو رو مي كشم !
زن : چرا ؟!
مرد : من ظرفم پرشده ! خيلي با هم خوش گذرونديم تو اين چند سال
زن : موافقم ، ولي حالا چرا با كشتن ؟ راههاي ساده تري هم براي حل اين مشكل هست
مرد : آره، ولي اين راه مطمئنتره
زن : پس پيش بسوي نقطه آرامش ابدي .

|
........................................................................................

Tuesday, March 21, 2006

٭
عده ای میگویند ما اول ایرانی هستیم و بعد مسلمان ، پس باید شاد باشیم .
عده ای می خواهند با تراشیدن توجیهاتی بگویند امام حسین با شاد بودن مخالفتی نداشته ، بسیاری از سنن نوروز با خواست ائمه یکی است ، شاد باشیم .
عده ای یک روز را بی خیال دید و بازدید وعید بازی می شوند وبا یک روز تاخیر به سراغش میروند و این گونه وجدانشان را آسوده نگاه می دارند .
برخی می گویند بابا خیالمان را راحت کنید تقویممان را قمری کنید وخلاص .

و من فکر می کنم که چرا به جای اینکه به این حیرانی ها و زیبایی های این فرهنگ که جا دارد دیگران به آن غبطه بخورند به چشم نقطه ضعف نگاه می شود ، چرا دنبال توجیه و تفسیر و دلیل برای این طرفی یا آن طرفی بودن می گردیم ؟ حیف این همه ظرافت نیست ؟؟

|
........................................................................................

Saturday, March 18, 2006

........................................................................................

Tuesday, March 14, 2006

٭
به به ، باز هم بهار و تابستون داره ميرسه ، روزهاي بلند ، وجود نور ، روشنايي ، طراوت ،تنيس ، نداشتن تب و سرماخوردگي و سرفه و ..
خلاصه خوشحالم !

|
٭
- مجري برنامه نود : البته من منكر اين نيستم كه تبعيض هايي از سوي كميته داوران وجود دارد اما ترك زمين اعتراض مناسبي نيست .
- يك مربي ليگ برتر: وقتي هيچ راهي براي رساندن اعتراضت نمي يابي ، مجبوري اين كار را بكني .
- اما اين يك جور خودكشي است
- بله ، فلسطيني ها هم مجبور به انتحار هستند .

|
........................................................................................

Tuesday, March 07, 2006

٭
امور جاري
اي مورينيوي كبير ، ايمان بياور به روح بزرگ كاتالان ...
اي يونتوس خوش شانس ، اي بدذات ،تو اصلا ايمان حاليت ميشه ؟!

امور غير جاري
گاج : گوز ، ان ، جيش ...

|
........................................................................................

Thursday, March 02, 2006

٭
هاي زنان، آي مردان
خداوكيلي ، چند صباحي از اظهار نظر كردن درباره همديگر دست برداريد .

|
........................................................................................

Friday, February 03, 2006

........................................................................................

Sunday, January 29, 2006

٭
شده دنبال يه كاري باشين كه آينده نسبتا روشني داره ، كمي ريسك داره ، كمي سفر داره ، كمي كلاس داره ولي خيلي سخته !
اونوقت ديگه نمي دونين كي ساعت كاري تموم شد ؟ ذهنتون داره اتوماتيك براي قدم هاي بعدي برنامه ريزي مي كنه ، كارتون ديگه خونه و بيرون نداره ، موبايل و تلفن و اي ميلتون پر ترافيكه و ... چند روز هم كه روزي 4 ساعت بخوابين خيالي نيست .

اين روزها من تو يه همچين حال و هوايي ام . اميدوارم خدا نصيبتون كنه

|
........................................................................................

Home

غزلیات سعدی

Google

[Powered 

by Blogger]

:: گذشته ها ::
Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com