بزرگ

بزرگ آرشیو صفحه اصلی


Tuesday, June 28, 2005

٭
...
ما سه نفر بوديم . يكي از ما نمي خواست راي بدهد ، نفر دوم مي خواست به كانديداي A راي بدهد و نفر سوم به كانديداي B . با هم گپي زديم ، هر كدام ما براساس هزار و يك پارامتري كه در ذهنمان بود ، جرياناتي كه بر ما گذشته بود و ... تصميم خود را گرفته بوديم، حرف اين گروه و آن گروه و اين شخص و آن شخص مبنايي براي تصميممان نبود. مشخص بود كه خيلي بعيد است تغيير خاصي در نظراتمان اتفاق بيفتد ، گاهي صدايمان بالا رفت و گاهي كلافه شديم . دانستيم كه هر كدام مااز ما فقط يك راي يا عدم راي داريم ، حواسمان راجمع كرديم كه به همان اندازه جوش بزنيم ، دانستيم كه اكثر اطرافيانمان هم به ميزان ما تحصيلات ، تجربه و عقل دارند. ديگر وقتمان را تلف نكرديم ، گل گفتيم و شنيديم و بازي كرديم .

مهمترين مطلب جهان اين بود: ما با هم بوديم.

|
........................................................................................

Monday, June 27, 2005

٭
" یه آقایی که مسئولیت کنسرت رو به عهده داشت به من گفت که میدونی چقدر ایرانی امشب میان؟ ، گفتم نه به خدا ! گفت هر هواپیمایی که از تهران اومده دوبی همه بچه های ایرانی هستن که از تهران اومدن اینجا و بیشترشون هم نمیدونن که تو یه ایرانی هستی ، من خوشحال شدم و تصمیم گرفتم تا اینارو سورپرایز کنم بعد وسط کار، موسیقی رو Stop کردم و به انگلیسی گفتم اینجا ایرانی هست ؟؟؟ همه دستها رفت بالا !! و دفعه دوم هم این سوال رو کردم و لباسم رو در آوردم و روی لباس زیری من نوشته شده بود ایران !!


خیلی مردم خوشحال شدن ، ولی اونجا هم هنوز مردم نمی دونستن که من میتونم فارسی صحبت کنم. خلاصه دوباره کنسرت رو ادامه دادیم و کنسرتم تموم شد دوباره صدا رو Stop کردیم و اول برای کسانی که انگلیسی بودن و اومده بودن به انگلیسی گفتم دیگه میخوام یه چند کلمه ای حرف بزنم. و وقتی که من ( به فارسی ) گفتم: "سلام به همه بچه های ایرانی که امشب تشریف آوردن."

دیگه شما باید استدیو رو میدیدین یعنی اگه اون استدیو سقف داشت سقفش میومد پایین!! . بعضی ها شروع کردن به گریه کردن، من که اشک اونارو دیدم ، اشک تو چشمام جمع شد و خودم برای اولین بار رو صحنه اشکم در اومد!! و این اولین دفعه ای بود که 80 در صد از تماشاچیای من ایرانی بودن. "

لينك براي آهنگ music is my language
لينك براي ادامه مصاحبه

|
........................................................................................

Monday, June 20, 2005

٭
...
خداوندا چه مي شد اگر مانند پلك كه براي چشم آفريدي تا هروقت كه خواستم بتوانم نبينم ، براي ديگر حواس هم وسيله مشابهي خلق مي كردي تا اختيار نشنيدن و نبوييدن و ... را هم داشته باشم .

پي نوشت : دانشمندان عزيز ! حداقل شما اختراعي در اين باب بفرماييد .

|
........................................................................................

Sunday, June 12, 2005

٭
...
براي ساحل افتاده :
ساحل جان ! كم كم دارد باورم مي شود كه زندگي از دست دادن تدريجي چيزهايي است كه داشته ايم ويا بدست آورده ايم . و روزي كه ديگر چيزي براي تقديم كردن نداشته باشيم لبخند خشك مرگ به سراغمان مي آيد .
گر چه چيزي در اين ميانه نيست جز شب و دلهره و تب و كابوس و وحشتي منحوس ، اما خشك رودي است زندگي بي دوست .

براي نرگس : راست گفتي ، كدام آخرالزمان ، كدام حماسه ، خوب مي دانم كه حماسه واقعي اين روزگار آن است كه دو سه جا كار كني ، كرايه خانه و قسط هاي مختلف بدَهي ، از صبح تا شب با هزار كس و ناكس سر وكله بزني اما لبخند زدن به همسرت را فراموش نكني ، تماس با دوستانت كمرنگ نشود ، يادت نرود كه بايد ناز خواهر كوچكترت را بكشي ، بداني كه آرامش از كجاست ، از خاطرت نرود كه سر به كدام آستان بايد بسايي ... مي دانم كه حماسه اين است وگرنه رفتن اوون و جرارد و آمدن فلاني و بساري چه محلي از اِعراب دارد ؟ ولي بگذار كمي بازي كنيم (البته نه بازي هاي انساني ! نه بازي هاي عاطفي ) ،بگذار كمي بازي ها را جدي بگيريم ، بگذار دلمان خوش باشد . ok ؟

براي رضا : بعيده كه بياي .

براي هومن : تولدت مبارك ولي فكر كنم امسال يه مزه ديگه اي داشت :D

براي پوپك و آرش :
تن و روحتان بي خستگي باد ، ان مع العسر يسرا .

براي كريزه : كمپ دموكرات مسيحي دلتنگ ماست ...

براي گوشه گير : هر وقت تو پولدار شدي من هم آدم مي شم !

براي ‬ خواهر شادي ، برادر آرش ! :
بهترين لحظات 83 را شما برايم ساختين . ممنون .

براي خودم :
تو گردنش عكس گلوبند رضا شاه
بِچّه ها مهندس اومده بريم تماشا .

براي بقيه : خيلي كوچيكيم ...

|
........................................................................................

Home

غزلیات سعدی

Google

[Powered 

by Blogger]

:: گذشته ها ::
  • July 2016
  • June 2016
  • April 2016
  • January 2016
  • December 2015
  • June 2015
  • May 2015
  • April 2015
  • March 2015
  • November 2008
  • October 2008
  • September 2008
  • August 2008
  • July 2008
  • June 2008
  • May 2008
  • April 2008
  • March 2008
  • February 2008
  • January 2008
  • December 2007
  • November 2007
  • October 2007
  • September 2007
  • August 2007
  • July 2007
  • June 2007
  • May 2007
  • April 2007
  • March 2007
  • February 2007
  • January 2007
  • December 2006
  • November 2006
  • October 2006
  • September 2006
  • August 2006
  • July 2006
  • June 2006
  • May 2006
  • April 2006
  • March 2006
  • February 2006
  • January 2006
  • December 2005
  • November 2005
  • October 2005
  • September 2005
  • August 2005
  • July 2005
  • June 2005
  • May 2005
  • April 2005
  • March 2005
  • February 2005
  • January 2005
  • December 2004
  • November 2004
  • October 2004
  • September 2004
  • August 2004
  • July 2004
  • June 2004
  • May 2004
  • April 2004
  • March 2004
  • February 2004
  • January 2004
  • December 2003
  • November 2003
  • October 2003
  • September 2003
  • August 2003
  • July 2003
  • June 2003
  • May 2003
  • April 2003
  • March 2003
  • Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com