بزرگ |
Friday, April 30, 2004
٭ ...
........................................................................................فرمودیم زنان وبلاگ نویس دو دسته اند یا مطللقه اند و یا مجرد . عرض کردند زنان وبلاگ نویس دو دسته اند یا مطللقه اند و یا زشت ! نوشته شد توسط م م بزرگ 10:16 PM | Monday, April 26, 2004
٭ VIVA BARSA
........................................................................................خوب ديگه بگذاريد ما هم يه كمي از خودمون تعريف كنيم ! مرديم بابا. خواهشمند است به اين پست توجه فرماييد . كه قبل از بازي بارسا و يووه پست شده بود . گرچه بارسا اون بازي رو از يووه باخت ولي تك گل بارسا رو xavi زد . ديشب هم گل پيروزي بارسا برابر رئال رو xavi زد . لطفا اين رو هم در نظر داشته باشيد كه ايشون تو سال گذشته فقط سه تا گل زدند . * پي نوشت : كسي كه طرفدار رئال + منچستر + پرسپوليس مي باشد ! خيلي آدم جوادي است . ( طرفداري از دو تا از اين تيم ها براي جواد بودن كافي نيست !) نوشته شد توسط م م بزرگ 2:06 AM | Thursday, April 22, 2004
٭ ...
........................................................................................معمولا آخر شب این کارو می کردیم . زمستون اون سال . یاد سرما می افتم و بوی پیپ . دوستم رانندگی میکرد . من هم کنارش می شِستم . چشامو می بستمو و سرمو یه کمی می دادم پایین و آروم آروم تاب می خوردم . اون یه دفعه می زد رو ترمزو کله ام کوبیده می شد تو شیشه جلو . بعدش یه چند ثانیه ای حال خوبی داشتم . نوشته شد توسط م م بزرگ 3:29 PM | Tuesday, April 20, 2004 ........................................................................................ Saturday, April 17, 2004
٭
........................................................................................![]() بابا عجب بد كوفتي بود اين خانه اي از شن و مه . يك درام واقعي . هيچ تصوير بدي از ايراني ها توش نمايش داده نشده بود . حتي يه جورهايي ضد امريكايي بود . كارگردان هاي ايراني واقعا بايد درس بگيرن كه چطور بايد از مولفه هاي فرهنگي خودشون استفاده كنند . ![]() * آخرين سامورايي يك فيلم باشكوه و هاليوودي به تمام معنا بود كه چسبيد . اين فيلم در زلاند نو فيلمبرداري شده است . تصوير كن واتانابه همبازي تام كروز . نوشته شد توسط م م بزرگ 9:43 PM | Thursday, April 15, 2004
٭ حرف هايي تكراري
........................................................................................وقتي من از تو مي پرسم كه : يعني تا چند سال ديگر بايد زندگي كنم ؟! اين بدان معنا نيست كه من به فكر مسئوليت هايم نيستم . و قتي اين را مي پرسم بدان معنا نيست كه از بستني خوردن لذت نمي برم . باد زدن كباب را دوست ندارم و وقتي با دوستان به پيك نيك رفته ايم به من خوش نمي گذرد . اين بدان معنا نيست كه نمي توانم لذت خوردن يك سيب قرمز بر فراز سبلان را تصور كنم . ويا از سفر به جاي جاي دنيا لذتي نمي برم . اين بدان معنا نيست كه از كار كردن و سر و كله زدن با هزار و يك آدم بي ادب و كلّاش خسته شده ام و حتي اينكه از ماشين خوب يا يك خانه راحت حظّي برايم مترتّب نيست . وقتي چيز باشد كه از آن لذت ببرم مي برم . وقتي مساله اي وجود دارد كه بايد حل كنم تمام تلاشم را به كار مي گيرم .اگر بايد در مواردي حزم انديشي و سياست به خرج دهم . مي دهم . ولي وقتي من از تو مي پرسم كه تا چند سال ديگر بايد زندگي كنم ؟! اين بدان معناست كه خيالبافي هايم مرده اند . نوشته شد توسط م م بزرگ 4:03 AM | Thursday, April 08, 2004
٭
........................................................................................
نوشته شد توسط م م بزرگ 12:06 AM | Monday, April 05, 2004
٭ خوب مثل اينكه گوش شيطون كر داره يواش يواش يه اتفاقاتي تو دنياي فوتبال مي افته كه ما بالاخره جرات كنيم يه كمي هم در اين مورد حرف بزنيم : ديروز ليورپول 4 - 0 بلكبرن رو برد و رفت تو جمع چهار تيم اول ( ببين وضع چقدر خرابه كه با چهارم شدن بايد حال كنيم ! ) . بارسا هم كه داره خوب مي تازه و با نُه برد پياپي بد جور تو لاليگا غوغا كرده ( با عرض تبريك مجدد خدمت وحيد جان ! ). وردربرمن و كلن كه تيم هاي آلماني محبوب من هستند يكشون صدر جدوله و اون يكي قعر جدول ! اين به اون در .
........................................................................................توايتاليا هم كه با تيم خاصي حال نميكنم ولي از باخت ديشب يووه از اينتر ميلان بسي لذت برديم .( با عرض تسليت مجدد خدمت هومن خان !) و اما ليگ برتر ايران ! ديروز پاس مساوي كرد. فكر مي كنيد امسال مي تونيم با خيال راحت قهرمان شيم ؟! نوشته شد توسط م م بزرگ 3:28 AM | Friday, April 02, 2004
٭ اول
........................................................................................افسردگي نوروزي . عموما از آنجا ناشي مي شود كه در عيد به كلي از اقوام و آشنايان بيشتر سر مي زني و با مشكلات و در گيري هاي زندگيشان بيشتر آشنا مي شوي و بعد هم فرصت كافي داري كه بنشيني و به آنها فكر كني و غصه بخوري . دوم من هميشه بر آن بودم كه براي هر چيز به اندازه خودش انرژي بگذارم مثلا براي كسب ده هزار تومن صد هزار تومن وقت و انرژي نگذارم و زور الكي نزنم ولي در يك جمع بندي از سال 82 مي بينم كه در اين زمينه اصلا موفق نبوده ام . سوم مي گويند چربي حيواني و نمك براي بدن ضرر دارد . ميگويند چيپس و پفك و ماهي دودي وبادمجان وموبايل و ... سرطان زا هستند مي گويند سيگار و الكل براي سلامتي مضر است . من در مورد اينها چيزي نمي دانم . ولي خوب ميدانم كه هيچكدامشان به اندازه استرس مضر نيستند . نوشته شد توسط م م بزرگ 11:12 PM |
|
غزلیات سعدی
:: گذشته ها ::
|