بزرگ |
Wednesday, February 25, 2004
........................................................................................ Monday, February 23, 2004
٭
........................................................................................براي شاد زيستن ! مشكلات خود رااولويت بندي كنيد : در گروههاي كوتاه مدت . ميان مدت و بلند مدت . مشكل كوتاه مدت : نياز به يك نخ سيگار داريد . برويد سيگار بخريد و مشكل خود را حل كنيد . مشكل ميان مدت : نياز به يك اتومبيل داريد . كمي از خرج هاي ديگرتان بزنيد . سراغ وام و قرض الحسنه برويد و اتومبيل ارزانتري انتخاب كنيد . با يك پلن ميان مدت به خواست خود مي رسيد . مشكل بلند مدت : دوست داريد بدانيد واقعا در دنيا چه خبر است ؟ زندگي براي چيست ؟ معناي واقعي خوشبختي كدام است ؟ خوب جواب اين سوالات را حالا حالا ها نمي يابيد . شايد تا آخر عمرتان هم پيدايشان نكنيد ! اميدوارم يك روز قبل از مردن دوزاريتان بيفتد كه چه خبر بوده است .( و واقعا سر كار بوده ايد نه آنكه خيال كنيد اين طور بوده ) از اينكه اصل مشكل حل نشده هيچ نگراني به خودتان راه ندهيد . مهم اين است كه اين مشكلات را با هم قاطي نكنيد . مثلا شبي كه قرار است فردايش براي سومين بار امتحان ترموديناميك بدهيد سراغ فلسفه هيوم نرويد ! و به عالم و آدم گير ندهيد وهمان شب تا ساعت پنج صبح ننشينيد سر پوكر . با مشكلات بازي كنيد و بازي ها را بطور جدي در زمان خود انجام دهيد . امتحان كنيد . بخدا انقدر ها هم سخت نيست . نوشته شد توسط م م بزرگ 7:51 AM | Saturday, February 14, 2004 ........................................................................................ Monday, February 09, 2004
٭ چرا من kill bill را دوست دارم ؟!
........................................................................................![]() تارانتینو استاد ساختن فیلم هایی است که من به معنای واقعی آنها را فیلم می دانم . به نظر من اولین پارامتر و مشخصه ای که یک فیلم باید داشته باشد سرگرم کننده بودن ان است شاید بتوان آن را بااصطلاحات جذابیت و کشش هم مترادف دانست . آن بخشی که بی هیچ شبهه ای واقعا نقطه قوت کیل بیل است انتخاب موسیقی در این فیلم است و همکاری RZA همان گروهی که موسیقی گوست داگ را کار کرده است و همان طور که می دانید انها هیچ توجهی به فیلمنامه ندارند ! استفاده از ترانه بنگ بنگ سیناترا و آهنگی از موریکونه که در انتهای فیلم پخش می شود بسیار با سکانس ها جور در آمده است . بازی خوب لوسی یو در نقش او- رن هم قابل تقدیر است . به نظرم خیلی ساده انگارانه است که در این فیلم بدنبال این باشیم که ماجراها باورپذیر باشند و پیش خودمان بگوییم این " اوما ترومن " توانایی هایی در سامورایی بازی دارد که بروس لی در کونگ فو نداشت و یا اینکه چرا مانند شخصیت های ماتریکس پرواز می کند ! و ... و . اگر می خواهید از این گیرها به این فیلم بدهید و آن را پالپ فیکشن مقایسه کنید بهتر است بی خیال دیدن فیلم شوید . خودتان را رها کنید و از دیدن کیل بیل انرژی بگیرید ! نوشته شد توسط م م بزرگ 3:56 AM | Wednesday, February 04, 2004
٭ با اجازه سرور گراميم جناب راننده تاكسي
........................................................................................1 - دَستا رو هوا بالا .بلرزون سينه رو يالله . 2- لِنگا رو هوا بالا . بلرزون سينه رو يالله . نوشته شد توسط م م بزرگ 9:35 PM | Tuesday, February 03, 2004
٭ ...
........................................................................................مرد از مترو متنفر بود . ديدن اون همه آدم بي حال و خراب در انتهاي يك روز كاري كه هركدوم با فكر و تن خسته براي سوار و پياده شدن از سر وكول هم بالا مي رفتند و اون بوي مخصوص داخل مترو وبعدش اون همه پله هاي لعنتي كه بايد بالا و پايين مي رفتي و پله برقي هاي خراب و ... همه اينها باعث مي شد ترافيك خيابونو به مترو ترجيح بده ولي امروز بخاطر اين كه سريعتر به خونه برسه با مترو طي طريق كرد . زن تنها بود و منتظر . مرد در حالي كه از ميله مترو آويزون بود كمي به اين فكر كرد كه چه چيزهايي رو از بقالي و چقالي بگيره و خستگي ها رو بذاره دم درو و با قيافه منبسط بره تو خونه و هر چي ديوونه بازي بلده دربياره و از سقف وديوار بالا پايين بپره و يه همچين چيزي رو هم تو گوش زن زمزمه كنه : ... و امروز افسوس شب هايي را مي خورم كه بي روياي تو خوابيده ام . لبخندي رو چهره مردنشست و با عجله پله هاي مترو رو بالا رفت تا به خونه برسه . چند دقیقه ای از اومدن مرد به خونه می گذشت . ساكت و كلافه داشت قدم مي زد . فكر كرد فعلا بهتره بي خيال طرح هايش بشه . شايد یه وقت دیگه . نوشته شد توسط م م بزرگ 3:13 AM |
|
غزلیات سعدی
:: گذشته ها ::
|