٭ خب فرض کن اونی که باهاش در تاهل (می خواستم بنویسم - یا تعهد- ولی تعهد کافی نیست ) هستی ، به هردلیل اتفاقی حذف بشه .
آره ! حذف بشه . مثلا تصادف کنه بمیره یا گم بشه یا هر چیز مشابه .

اولا می دونم صرف نظر از اینکه همسرتونو دوست دارید یا نه بارها این وضعیتو تصورکردید و یا باهاش حال کردید و یا خودتونو عذاب دادید .
ثانیا فرض کن فردا مثلا 50 درصد همسران دنیا حذف شن . فک می کنی مردم خوشبخت تر می شن یا بدبخت تر کلا !؟!
راستی سال نو تون هم مبارک ...
نوشته شد توسط م م بزرگ 1:37 PM
|

٭ پشت چراغ قرمزم ، یکی میاد سمت ماشین مطابق معمول همه چهارراهها ، میزنه آروم به شیشه و میگه آقا میشه منو تا دو تا چها راه بالاتر ببرید .
یه مرده با لباسهای نسبتا کهنه حدود 35 سال ، قیافه اش به گدا ها نمیخوره . سوارش می کنم . شروع می کنه حرف زدن و سه ماهه بیکارم و هر جا رفتم نشده و شب عیدی نمی دونم به بچه هام چی بگم و اینجا اومده بودم از یه آشنای دور پول بگیرم که اون هم رفته شهرستان و ... .
میرسیم به اون چهارراهی که اون میگه . (تقاضای پول نمیکنه و با تشکر داره پیاده میشه ) . دست میکنم تو جیبم و یه مبلغ نسبتا قلمبه میدم بهش و میگم اینو عیدی بده به بچه هات ، میگیره و سریع میره اونور خیابون .
اول با خودم میگم نکنه دروغ گفته باشه ، نکنه حرفه ای این کار باشه ، نکنه ...
بعد بخودم میگم:

کاش دروغ گفته باشه و اون بچه های غمینی که می گفت وجود نداشته باشن .
نوشته شد توسط م م بزرگ 6:44 AM
|

٭ الف - مهم این نیست که زن و شوهر به یکدیگرنگاه کنند ، مهم این است که هردو به یک نقطه نگاه کنند .
ب - مهم این نیست که زن و شوهر به یک نقطه نگاه کنند ، مهم این است که هر دو به یک نفر نگاه کنند .
نوشته شد توسط م م بزرگ 2:37 PM
|

٭ محمد جان ، رهبرم .
یک عمر دور خودمان گشتیم و تازه فهمیدیم ، وقت و انرژی و زندگیمان را باید صرف زن و عبادت و عطر کنیم . باقی عمرمان را بدور تو می گردیم .
تولدت مبارک ...
نوشته شد توسط م م بزرگ 11:11 AM
|

٭ دوست دارم پست ها انقده طولانی نباشن که آدم تا آخرشو نخونه
دوست دارم پست ها انقده کوتاه نباشن که بشه کاریکلماتور
دوست دارم پست ها سروته داشته باشن !
دوست دارم پست ها مخاطب عام داشته باشه
دوست دارم پست ها حس داشته باشن !
دوست دارم پست ها حرف و لحن خود نویسنده اش باشن
دوست دارم پست ها جدی باشن !
دوست دارم پست ها این شکلی باشن
( مراتب حسادت خودمان رابابت این نوشته از همین جا هوار می زنیم ...)
نوشته شد توسط م م بزرگ 11:15 PM
|

٭ ژانر
اینهایی که تا بهشون sms میدی ، درجا یه چیزی برات فورواردمی کنن در جواب .
نوشته شد توسط م م بزرگ 11:10 PM
|

٭ ... می دونی نهایتا می تونم اینجوری بگم که من از اونهایی هستم که :
یه کم بدبختی رو به یه کم خوشبختی ترجیح میدم .
نوشته شد توسط م م بزرگ 3:20 AM
|

٭ خورشید من ! نگران نباش
اینجا همه ماهند !

با اجازه سبزه و زاغارت .
نوشته شد توسط م م بزرگ 8:41 AM
|

٭ رفتنه مقام صبر گوش دادیم و سعدی نامه و طبیب دل (سیامک شجريان)
برگشتنه طبیب دل گوش دادیم و سعدی نامه و مقام صبر .

کسی هست هر سه تای اینها رو شنیده باشه ؟!
نوشته شد توسط م م بزرگ 8:38 AM
|