بزرگ

بزرگ آرشیو صفحه اصلی


Thursday, October 28, 2010

........................................................................................

Monday, October 25, 2010

٭
ديشب خواب ديدم حدود ده صبحه و دارم تنهايي ميرم لباس ورزشي بخرم . يه لباس ورزشي مشكي رو پسند كردم
داشتم تستش مي كردم ديدم يه دفعه اكبر و آرش (زپرت ) و محمد اومدن تو مغازه ،
فك كنم 85 درصد امال و آرزوهام تو اين خواب جمع بود .
صبح بلند شدم گريه كردم . الان كه دارم اينومينويسم چشام ديگه كيبرده نمي بينه ...

|
........................................................................................

Home

غزلیات سعدی

Google

[Powered 

by Blogger]

:: گذشته ها ::
Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com